دربارهی زندگی دختر تنها و فراری که خیلی غد و یک دنده است، و در این بین با سرگرد کَل میندازه که باعث میشه....!
از عصبانیت دندون هام رو روی هم ساییدم و انگشت هام رو مشت کردم. با شنیدن حرفهاش کلم داغ کرده بود و احساس می کردم که دود ازش بلند شده. خون تو مغزم مثل آب تو کتری به غلغل افتاده بود. برای لحظه ای تصمیم گرفتم که داد بزنم، فقط برای اینکه غرورم رو حفظ کنم. اما صدای مرتعشم بود که آهسته بین حنجره ام راه گرفت و بین لب هام جاری شد:
– هر چیزی لیاقت می ...
خلاصه کتاب:
دختر قصهی ما دختری مغرور و شیطون و دوست داشتنی است. همه اونو به شاد و پُر انرژی بودن میشناسند. اون برخلاف روحیه شادش اعتقادی به عشق و عاشقی نداره، فکر میکنه میتونه تا همیشه برای خودش باشه و نیازی به یه مذکر تو زندگیش نداره؛ اما آیا واقعاً تا آخر میتونه همین رویه رو پیش بگیره؟ با مشکلاتی که توی زندگیش پیش میاد سعی میکنه همه چیز رو اون طور که میخواد پیش ببره...!
خلاصه کتاب:
آروشا دختر بے رحم و سردے ڪہ یہ جنایتڪار و خلافڪار حرفہ اے و باند بزرگے رو بہ همراہ پسرعموش ادارہ میڪنہ..میڪشہ و نابود میڪنہ و براش مهم نیس ڪہ بیگناہ ڪشتہ یا گناهڪار…پلیس چن سالہ ڪہ میخواد تمام اعضاے این باند رو دستگیر ڪنہ ولے اونا هیچ مدرڪے واسہ دستگیرے باند ندارن…ڪوروش بہ عنوان نفوذے وارد باند میشہ ولے غافل از اتفاق هایے ڪہ قرارہ بیفتہ...
پالمیسست روایت دختری به نام پروانه ست که سال ها به همراه خانواده همسر اول پدرش زندگی کرده که از قضا اون ها درگیری های زیادی رو هم با هم داشتن...
تا زمانی که پروانه در دانشگاه کرمان قبول میشه ...
در سالهای دور از وطن انچنان اوج میگیرد که تبدیل میشود به یکی از معروفترین زنان شهر در درایت و سواد و تجارت...
منصور و دستانی که به او پروبال میدهد و حمایتش میکند و گاهی موقعیت خود را فدای عشق پروانه میکند...
و پروانه ای که برای جبران فداکاری منصور هر کاری میکند تا او را به اوج برساند تا پدرش به ...
آرشاویر دکتر خشن و غیرتی که بی خبر از حال دلش، عاشق مریض افسردهاش میشه، دختری به نام دل آسا که احساس میکنه مورد تجاوز قرار گرفته در صورتی که به میل خودش بوده و یک اشتباه دوران جاهلیت...
نکته: این رمان تک جلدیست و جلد دوم ندارد.
بخشی از رمان
اوایل فصل پاییز بود و در امارت عزت الله خان دولت منش فامیل دور هم جمع بودند و همین طور وکیل او آقای قاصری هم در جمع حضور داشت.
عزت الله تصمیم گرفته بود قبل از مرگ وصیتش را اعلام کند که حالا امشب را موقعیت خوبی میدانست.
فامیل شام را خورده بودند و ...
خلاصه کتاب:
داستان از این قراره که شادان خانوم یه دختر بچه ی پونزده ساله ی شیطون ، فرافکن و مشنگه … عاشقه … عشقش عجیب غریبه … شوور میخواد …
اصلیتش بختیاریه … یتیمه … از مال دنیا دو تا مادر بزرگ داره … و یه عشق …
خلاصه کتاب:
روایت زندگی دختری به نام نیلو است، داستان از جایی شروع میشود که نیلوی قصه برای انجام کارهای خیر هر روز به کودکان سرطانی سر میزند و در همان حین متوجه میشود که ....
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری از قشر ضعیف جامعه است که مادرشو در نوجوانی از دست میده و فقط یه پدر معتاد داره که اون رو هم از دست میده و با تنها خواهرش زندگی میکنه و تصمیم میگیره خودش بار زندگی رو به دوش بکشه ولی هیچ راهی براش باز نمیشه و و ناچارا مجبور به دزدی میشه و در یکی از این دزدیها با فرزاد اشنا میشه فرزاد هم که یه ادم سخت و غیر قابل نفوذه
خلاصه داستان درباره ی سوفیا است دختری که عاشق دوست پسر خالش بهراد میشه غافل از اینکه بهراد عاشق دوست سوفیاس و سوفیا رو فقط برای بازی میخواد و درست زمانیکه بهراد میخواد از سوفیا سواستفاده کنه پسرخالش یاسین ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.