تنها دختریه که می تونه از آلفاهای غالب حامله بشه و کلا دوتا آلفای غالب تو این دنیا وجود داره
دوقلوهای یین و یانگ لوکاس و کارلوس گرگ های آلفایی که همه از دیدنشون به وحشت میوفتن
قسمتی از رمان
خیره به ریو با استرس ناخوناشو میخورد لو ضربه ارومی به دستش زد: نخور…. دستشو انداخت. جو خیلی سنگین بود نگاه ریو و کارلوس و لو بهم خیلی خشونت آمیز بود. _ماری چقد دیگه میرسه؟!؟؟ کارلوس اروم نگاهش کرد: نزدیکه….. ریو: قراره به جادوگر مشخص کنه رزی چیه؟!؟ لو: اره اگه
ناراحتی میتونیم برت گردونیم تو سیاه چال… رز: خیلی خب میشه اروم باشید... ...
خلاصه کتاب:
حاج حیدر با تهمت و اشتباه، مرتکب قتل میشه...و مادر یه پسر بداخلاق و سرسخت رو به کام مرگ میکشونه....میفته زندان و منتظر حکمش و امیدی نداره به نجات...پسر مقتول از خون مادرش نمیگذره...این بین دختر حاج حیدر، ارغوان، دنبال رضایت گرفتنه و پسر اون خانوم تحت هیچ شرایطی رضایت نمیده...به هر دری میزنه که رضایت بگیره ولی نمیتونه...دست آخر ارغوان خودشو میندازه جلوی ماشین پسره و پسره باید خسارت بده و یا بره زندان
خلاصه کتاب:
مارال دختر فقیریه که سختیای زیادی کشیده.از سر تنهایی به مجازی پناه می بره و با پسری به اسم امیر آشنا میشه.غافل از اینکه نمی دونسته امیر یه اربابه.همه چیز از اون زمانی عوض میشه که امیر عاشق مارال میشه و پول طلب کارای پدر معتاد و قمار باز مارال رو پرداخت میکنه.اما عوضش از پدر مارال می خواد دخترشو به عقدش دربیاره با اینکه عشق امیر یه طرفس…
پایان خوش
خلاصه کتاب:
رقاص کاباره داستان زندگی واقعی دختر ساده روستایی و فقیر هست که فوق العاده زیباست و بخاطر زندگی شهری ،شهرت و پول با مردی که از شهر اومده از روستا خارج میشه و میاد طهران اما وقتی به طهران میرسه می فهمه قراره تو یکی از کاباره های بزرگ طهران کار کنه و سرهنگ پیری دل به دلش میده اما ...
دو فرد که با کینه و نفرت باهم ازدواج کردند آن هم ازدواج اجباری طبق رسوم خانوادگی قربانی خودخواهی عشق خواهر و برادرشان شدند ...
مردی که در خشونت و بیرحمی یکه تاز تمامی دوران هاست آرزو ها و خوشحالی های دخترک برای انتقام به یغما میبرد..
خلاصه کتاب:
ـــ رایین ــ
صدای گوشیم برای بار پنجم بلند شد.
ـ چیه آرمین؟
+سلامی مجدد جناب… یه وقتی به روی خودت نیاریا… چرا نمیای… زشته بخدا… من به درک مثلا عروسی خواهرته…
ـ آرمین بس کن تورو خدا . اونا روی دیدن منو ندارن
+مهمون دعوتی دومادی ها . پاشو بیا دیگه
داستان از جایی شروع میشه که پولاد به جرم ضرب و شتم و تلاش برای کُشتن همسر دومش، برفین، دستگیر شده.. شدت ضرب و شتم به قدری شدید بود که برفین به کما رفت و حالا هم رو تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم میکنه.
آیهان فشن بلاگر، مغرور و معروفی که با یک کینه و حس انتقام قدیمی تن به ازدواج با مروارید دختر حاج بهرام ثروتمندترین جواهر فروش شهر میدهد تا به تقاص زخمی که حاج بهرام بر قلب خواهرش گذاشته است… بر سر مروارید بیاورد. تقابل عشق و مذهب در عاشقانه هایی نفسگیر دختری مذهبی و مردی جذاب اما بی بند و بار…
اگه نویسنده کتاب هستین و درخواست حذف آن را دارین کلیک کنید
خلاصه کتاب:
یزدان به دنبال مرگ مشکوک برادرش به ایران میآد و به جای اون رئیس کارخونهی نساجی میشه
اما قبل از هر اقدامی دنبال اینه که بفهمه رابطهی برادرش با مارال
دختر جذاب و زیبا که طراح پارچه است
و همه معتقدن رابطهی نامشروعی با برادرش داشته در چه حد بوده…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.