خلاصه کتاب:
داستان درباره یه دختر مهربون و ارومه که گیر یه پسر شیطون و بامزه میوفته که همه چیز رو به شوخی میگیره.دست تقدیر اون هارو باهم همراه میکنه تا کم کم متوجه حس اشون به هم بشن
خلاصه کتاب:
دختری به اسم مریم فعالیتهای سیاسی داره و دستگیر میشه . طی شکنجه ها اعتراف نمیکنه و بازجو اون رو ازمرگ نجات میده ، ازش بچه دار هم میشه باهم کشمکش دارن
خلاصه کتاب:درباره ی دختری است که با سختی های فراوان به عشقش میرسد ولی دست روزگار نمیگذارد که خوشبختی او پایدار باشد او باید دست به انتخاب بزند و از بد و بدتر یکی را انتخاب کند او باید تسلیم یک رسم شود..
خلاصه کتاب:
دریای پرتلاطم زندگی دو آدم؛ اولی پسری که داغدیدهی گلی است که بخاطر اشتباه او پرپر شد و او فرصتی برای جبران اشتباهش نداشت. دیگری دختری بیپناه و زخم خورده از بازی روزگار که در یک نیمه شب بارانی، بخاطر یک اتفاق، بر دنیای پر انتقام پسری شیر صفت سقوط میکند. عشق برای این دو زندگی پلی میشود برای عبور از تلاطم بی وقفهی دریای حوادث تا رسیدن به رویای آبی آرامش.
خلاصه کتاب:
صحرا دختری که از پنج سالگی به جرم زیبایی دزدیده می شه… برای همسری با پسری که جانشین یک سلطنت مافیایه… دختر تنها قصه بعد از هفده سال تعلیم برای ملکه مافیای شدن و همسری با این پسر که کم از شاه نداره آماده گذاشتن تاج رو سرش میشه… ولی با انفجاری که تو زندگیش رخ میده تاج از سرش می افته… ولی اون جا نمی زنه… اون یه ملکه اس.
خلاصه کتاب:
داستان باده من از شروع در نقطه پایانی آغاز میشه از همون جایی که باده برای زن بودن ، نفس کشیدن ، بودن ، اون جا رو ترک کرده .
باده تلخ و شیرین ، آرام و طوفانی ، مستقل و وابسته است پر از تناقض و پر از زیبایی .
برای باده همه چیز در شهر آبی رنگ شکل میگیره و در شهری خاکستری به نقطه اوج میرسه .
میتوان زیبا زیست …
نه چندان سخت که از عاطفه دلگیر شویم ،
نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب !
لحظه ها میگذرند ،
گرم باشیم پر از فکر و امید …
عشق باشیم سراسر خورشید …
خلاصه کتاب:
مرگ تنها عروس خاندان حسینی، باعث افسردگی نوهی شش سالهشان میشود. شوکا روانشناس ماهر شهر با خاندان حسینی، در ازای درمان امیرعلی معاملهای عجیب میکند.
خلاصه کتاب:
در مورد دختریه و میفهمه مادری که هفده سال فکر میکرده مرده، زندس و دور از اونا زندگی میکنه و در مورد خانواده ی مادرش کنجکاو میشه و به دنبال اونا میره ولی در این راه مشکلات زیادی رو برای خودش و پدرش به وجود میاره.
از اون طرف در مورد مردیه که در گذشته اشتباهات زیادی انجام داده.در مورد یه پدره
خلاصه کتاب:
هستي با نوژن دردانشگاه اشنا ميشود. نوژن عاشق اوميگرددهستي دختري سرسخت است كه به پسرها رونميدهد. ولي كم كم به نوژن كه تقلا ميكرد خودش رابه اونزديك كندعلاقمند مي شودطولي نمي كشد كه متوجه ميشود قرباني شرطبنديهاي نوژن ودوستانش شده است تا مدتي از او كه سعي داشت با او صحبت كندكنار ميكشدعاقبت هم نوژن موفق مي شود با او صحبت كند و هستي او را قبول مي كند. نوژن به خواستگاري ميآيددرباره گذشته اش مي گويدكه پدرومادرش ازهم جداشده اند و خودش به خاطر قداكاري از حق زني كه او را بزرگ كرده است، با دختر او كه بي بند بار بود ازدواج كرده و بعد هم طلاق گرفته است. هستي آنقدر عاشق اوست كه وي را با اين شرايط قبول مي كند. نوژن عاشقانه او را دوست دارداما وقتي خبردار مي شود اردشير پسرعموي هستي قبلاًخواستگاراوبوده است نسبت به اوحساسيت نشان ميدهدچندي بعد نيز با تولد خواهرزاده هستي،هستي تمايل خودش را براي بچه دار شدن به نوژن اعلام مي كند كه با برخورد تند نوژن روبرو مي شود.
خلاصه کتاب:
دلیا دختری که بعد از مست دستگیر شدن، مجبور به همخونه شدن با پسرعموی دخترباز و عیاشش که نامزد داره میشه و یک شب وقتی مست میکنن حامله میشه و…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.