خلاصه کتاب:
صحرا دختری که از پنج سالگی به جرم زیبایی دزدیده می شه… برای همسری با پسری که جانشین یک سلطنت مافیایه… دختر تنها قصه بعد از هفده سال تعلیم برای ملکه مافیای شدن و همسری با این پسر که کم از شاه نداره آماده گذاشتن تاج رو سرش میشه… ولی با انفجاری که تو زندگیش رخ میده تاج از سرش می افته… ولی اون جا نمی زنه… اون یه ملکه اس.
خلاصه کتاب:
داستان باده من از شروع در نقطه پایانی آغاز میشه از همون جایی که باده برای زن بودن ، نفس کشیدن ، بودن ، اون جا رو ترک کرده .
باده تلخ و شیرین ، آرام و طوفانی ، مستقل و وابسته است پر از تناقض و پر از زیبایی .
برای باده همه چیز در شهر آبی رنگ شکل میگیره و در شهری خاکستری به نقطه اوج میرسه .
میتوان زیبا زیست …
نه چندان سخت که از عاطفه دلگیر شویم ،
نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب !
لحظه ها میگذرند ،
گرم باشیم پر از فکر و امید …
عشق باشیم سراسر خورشید …
خلاصه کتاب:
مرگ تنها عروس خاندان حسینی، باعث افسردگی نوهی شش سالهشان میشود. شوکا روانشناس ماهر شهر با خاندان حسینی، در ازای درمان امیرعلی معاملهای عجیب میکند.
آلا دختری که تو سن ۱۲ سالگی مورد آزار مردی قرار میگیره که برای انتقام وحشیانه به بدن دخترک حمله می بره و بعد از گذشت چند سال دوباره سراغ آلای قصه ی ما برمیگرده
اگر نویسنده هستین و درخواست حذف رمان را دارین لطفا پیام بدهید
جاوید محتشم صاحب یکی از بزرگترین شرکت های مادلینگ لباس زیر در دنیاست که به امپراطور صنعت مد زنان معروفه! تا اینکه دختری کم سن و سال و چشم و گوش بسته از یک خانوادهی مذهبی و متعصب از خونه فرار میکنه و پا به شرکت جاوید خان عیاش و خوشگذرونی میذاره که تو اولین دیدار...
اگر نویسنده هستین و درخواست حذف رمان را دارین لطفا پیام بدهید
خلاصه کتاب:
در مورد دختریه و میفهمه مادری که هفده سال فکر میکرده مرده، زندس و دور از اونا زندگی میکنه و در مورد خانواده ی مادرش کنجکاو میشه و به دنبال اونا میره ولی در این راه مشکلات زیادی رو برای خودش و پدرش به وجود میاره.
از اون طرف در مورد مردیه که در گذشته اشتباهات زیادی انجام داده.در مورد یه پدره
خلاصه کتاب:
هستي با نوژن دردانشگاه اشنا ميشود. نوژن عاشق اوميگرددهستي دختري سرسخت است كه به پسرها رونميدهد. ولي كم كم به نوژن كه تقلا ميكرد خودش رابه اونزديك كندعلاقمند مي شودطولي نمي كشد كه متوجه ميشود قرباني شرطبنديهاي نوژن ودوستانش شده است تا مدتي از او كه سعي داشت با او صحبت كندكنار ميكشدعاقبت هم نوژن موفق مي شود با او صحبت كند و هستي او را قبول مي كند. نوژن به خواستگاري ميآيددرباره گذشته اش مي گويدكه پدرومادرش ازهم جداشده اند و خودش به خاطر قداكاري از حق زني كه او را بزرگ كرده است، با دختر او كه بي بند بار بود ازدواج كرده و بعد هم طلاق گرفته است. هستي آنقدر عاشق اوست كه وي را با اين شرايط قبول مي كند. نوژن عاشقانه او را دوست دارداما وقتي خبردار مي شود اردشير پسرعموي هستي قبلاًخواستگاراوبوده است نسبت به اوحساسيت نشان ميدهدچندي بعد نيز با تولد خواهرزاده هستي،هستي تمايل خودش را براي بچه دار شدن به نوژن اعلام مي كند كه با برخورد تند نوژن روبرو مي شود.
دختری که برای انتقام خون خواهر دو قلوش وارد باند قاچاق دختر میشه تا انتقامش از رئیس اون باند که اسمش اهورا گذاشته بگیره تو اون باند لقب بانوی اهورا رو میگیره....
اما درست زمانیکه به اهورا نزدیک میشه میفهمه که...
خلاصه کتاب:
دلیا دختری که بعد از مست دستگیر شدن، مجبور به همخونه شدن با پسرعموی دخترباز و عیاشش که نامزد داره میشه و یک شب وقتی مست میکنن حامله میشه و…
مازر ، جنی که عاشق پریزاد میشه . نامزد دخترک رو میکشه و به جای اون باهاش ازدواج میکنه....
قسمتی از رمان :
_رسم و سنت جنیان بر این بود که درست شب اول ازدواج بعد از عقد عروس و داماد وارد حجله بشن و دستمال خونی دوشیزگی عروس تقدیم بزرگ قبیله بشه.اما چون تو دیشب شوک زده شده بودی نخواستم عذاب بکشی!
مکثی کرد و کمی چشم هاش رو ریز کرد.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.