نازنین دختری از جنس فقر دختری که بخاطر پول تن به هرکاری میده شایان پسری ثروتمند که نازنین رو میدزده درحالی ک خودش زن داره و..
اگه نویسنده هستین و درخواست حذف رمان خود را دارید لطفا پیام بدهید
خلاصه کتاب:
در زمانی كه مغولها بر ایران مسلط بودند، "سلطان ابوسعید" از اولاد "هلاكو" در سلطانیه پایتخت خود فرمانروایی میكرد. او ماموران خود را كه "ایلچی" نام داشتند برای ماموریتهای مهم اعزام میكرد. ایلچیها به هر شهر و دیاری كه میرسیدند، اهالی محل مجبور بودند پذیرایی شایانی از آنها بكنند و هرچه را خواستند فراهم كنند. یكی از این ایلچیها به قریه "باشتین" (از دهات سبزوار) كه مردم آن از شیعه متعصب بودند رسیدند و بعد از این كه بهترین عمارت را برای اقامت ایلچی انتخاب كردند، برای خوشگذرانی زنانی طلب كردند. "آزاده" دختر زیباروی برای این امر در نظر گرفته شد؛ اما آزاده كه زنی غیرتمند بود حاضر بود به دار آویخته شود اما تسلیم مغولها نشود. در حین دستدرازی مغولان به زنها، جنگی درگرفت و به جز چندنفر ایلچی و همراهانش كشته شدند. در این میان "عبدالرزاق" فرزند "خواجه فضلالله" كه جوانی رشید بود و پدر او بین مردم اسلحه پخش میكرد به روستا وارد شد. مردم روستا با گفتههایشان...
خلاصه کتاب:
بعد از چهار سال فراق و دوری از خانواده، برادر و رفیق، برگشته، با ظاهری متفاوت، جسمی خسته و دلی تنگ...
ترجیح میدهد اول به دیدار رفیق و بعد برادرش برود. دو برادری که چهارسالی هست سیاهپوشش هستند. با نقشهای وارد شرکت میشود. برادری که داغ برادر دیده، متوجه حضور این غریبهٔ آشنا میشود و جنونی که باز برمیگردد...
شهاب پسر جذاب و خوش استایلیِ که در عالم رفاقت، مجبور میشه از سرِ انتقام وارد زندگی استاد دانشگاهشون بشه و اونو وابسته کنه، این اتفاق می افته!
قراره نقشه ها برملا بشه و آبروی استادشون بره...
درست زمانی که عشقی عمیق بین سها و شهاب اتفاق افتاده.
حالا سها مانده با عشقی پاک و شهابی که اعتراف میکنه نقش بازی می کرده...
اگر قصد حذف رمان خود را دارید پیام بدهید
حکایت عشق دیرینه میان دو جوان هم خون پسر عمه و دختر دایی که بنا بر مصلحت خانواده و دشمنی برادر بزرگتر دختر با پسر به جدایی منجر میشه و به اجبار به عقد پسرخاله درمیاد
سال ها بعد دوباره سرو کلهی پسرعمهی عاشق پیشه پیدا میشه و تلاشش برای رسیدن به عشق از دست رفته زندگی دختر دایی رو به چالش می کشه
خلاصه کتاب:
گیلدا دختر به شدت زیبا و جذاب که خانوادهاشو از دست داده و پیش داداشش زندگی میکنه یه روز که داداشش به ماموریت رفته زنداداشش اونو به یه نفر میفروشه تا اونو با خودش به هند ببره و اونجا پرستار ماهاراجه مردی فلج بشه...
خلاصه کتاب:
داستان دختری زیبارو، ورزشکار که دنبال کار میگرده. دختر داستان ما قراره معشوقه یه پسر ناشناس بشه
اگه نویسنده رمان هستین و درخواست حذف رمان خود را دارید پیام بدهید
پارسا نیک نام، بازپرس سابق دادگستری، مردی که در برهه ای از زندگی پر تلاطمش به خواست و در واقع خواهش پدرش (حسین نیک نام) اجبارا و موقت به ازدواج با دختر آشنای قدیمی شان تن می دهد.
ازدواجی که تبعات زیادی در پی آن است و...
اگر نویسنده هستن و درخواست حذف رمان را دارین به ما پیام بدهید
خلاصه کتاب:
سر جیمز مک دونالد با نام شوالیه از مقامات و درباران کشور فرانسه و یکی از دستیاران وزیر جنگ در صورتی که دست همسر خویش را در دست داشت و نرمی فشار می داد و به اثر بسیار کمی که در سی سال زندگی زناشویی در چهره ی بسیار زیبای او گذاشته بود می اندیشید و با آرامش گفت کاترین دلبند و عزیزم تلاش کن با پسرمان با صبر روبرو گردی اطمینان دارم که او با پیشنهاد ما موافقت خواهد نمود. زن با اندوهگینی ابراز کرد که افتضاحات و آبرو ریزی تازه ای ایجاد شده برای چارلز تحمل ناپذیر است و نمی خواهد که با او نیز حتی حرف زده شود
کتاب پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی، شرح تلاشهای یک ماهیگیر پیر کوبایی است که طی 84 روز گذشته، حتی یک ماهی هم صید نکردهاست و در دل دریاهای دور برای به دام انداختن یک نیزه ماهی بسیار بزرگ با آن وارد مبارزهٔ مرگ و زندگی میشود. این کتاب در سال 1953 جایزه پولتیز و در سال 1954 جایزه ادبی نوبل را از آن خود کرده است.⇾
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.