من بامداد الوندم… سی و شش ساله و استاد ادبیات دانشگاه تهران.
هفت سال پیش با دختری ازدواج کردم که براش مثل پدر بودم!!!!
توی مراسم ازدواجمون اتفاقی میفته که باعث میشه آیدا رو ترک کنم. همه آیدا رو ترک میکنن. ولی من حواسم دورادور جوری که نفهمه، بهش هست.
حالا بعد از هفت سال منو آیدا توی دانشگاه همدیگرو به عنوان استاد و دانشجو ملاقات میکنیم و این شروع…
این داستان درباره تغییری است که با یک نامه عاشقانه بی نام و نشان در زندگی دختری جوان اتفاق میافتد . دختری که منشی اداره پلیس است و ذهنش ، مانند همه همکارانش ، درگیر ماجرای پرونده قتل سریالی جدید شده است .
اگه درخواست حذف کتاب رو دارین لطفا پیام بدین
رمان درباره زنی بیست و پنج سالست که از همسرش جدا شده و این جدایی به این راحتی ها نیست چون این زن گیر است گیر دختر سه سالش ، سایه همسر اولش هنوز روی سر این زن هست و ورود شخصی جدید به زندگی او ، ..
میتونی کت شلوار تن اون مرد بکنی،اما اون هیچوقت رام نمیشه."
با یک نگاه به جریکو فورج،فهمیدم که شایعات حقیقت داشتن.اون یه شکارچیه و منو هدف خودش قرار داده.اون شب میدونستم که نباید بیشتر از داراییم شرط میبستم.میدونستم که نباید روی خودم شرط میبستم.اما نومیدی منجر به تصمیمات بد میشه ومنم فکر میکردم امکان نداره ببازم.اشتباه میکردم.حالا چارهای جز بستن قرارداد با شیطان ندارم.
جلد دوم در کانال تلگرام
اگه نویسنده کتاب هستین و درخواست حذف کتاب را دارین پیام بدهید
امیر حافظ یه مرد پر نفوذ و قدرتمند که ازش هر خلافی بر میاد و این دلیل بر این میشه که نیکی همسرش که تازه یک بچه یک ساله هم دارن از هم طلاق بگیرن اما حافظ به نیکی اجازه نمیده بچش رو ببینه مگر این که هر بار ..
اگر نویسنده رمان هستین و درخواست حذف دارین به ما اطلاع دهید
زرخرید داستان یه پسر تعمیرکاره که وسط کلی بدبختی، گیر یه دختر همسایهٔ محیطزیستی خلوچل افتاده.
فکر میکنید چی میشه اگه یه پسر بیاعصاب کچل، عاشق یه دختری بشه که همهٔ فکر و ذکرش محیط زیست و دفاع از حقوق حیواناته؟
هیچی... تنها راه نفوذ به دل دخترمون رو انتخاب میکنه، اونم..
بابونه دختری 18 ساله که راز بزرگی رو که باعث بیآبروییش میشه رو از نامزدش ایاز پنهان میکنه تا اینکه ایاز...
اگه نویسنده کتاب هستین و درخواست حذف آن را دارین به ما اطلاع بدهید
چه کسی می داند، شاید الان خواب هستیم و زندگی واقعی؛ همان است که ما خیال می کنیم درخواب می بینیم. شاید ثانیه ای قبل مرده ایم و هنوز نمی دانیم، همه چیز شدنی است؛ حتی احتمال تراوش من در جسم دیگری، همان قدر ممکن که خود را در آینه دیده ای. شاید منه آن سوی آینه واقعی تر از منی است که چشم هایش عکس خود را در آینه رصد می کند. چه اهمیتی دارد؛ گذشته درگذشته و من نیز هم...
به راستی من، منم یا عکس در آینه؟
کتاب کسی که میشناسیم (Someone We Know) روایتگر یک داستان جنایی و معمایی است که حادثه به قتل رسیدن مشکوک زنی را در یک محله کوچک حومه نیویورک به تصویر میکشد. در این منطقه، بیشتر افراد محلی همدیگر را میشناسند و خبر کشته شدن این زن در محله همه را وحشتزده کرده است.
چند وقت پیش از این اتفاق هولناک، پسر نوجوانی در جستجوی اطلاعات شخصی رایانه همسایگانش، پنهانی به خانههای آنان میرفت و در پی یافتن چیزی بود که دیگران آن را از هم مخفی میکردند. او ظاهرا در حال کشف رازی بزرگ و اثبات این نکته بود که هر ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.