دختر شر و شیطون سرخوشی که توی یه گراند هتل بزرگ کار میکنه لامصب زبونش هم از بس درازه تشبیه رفیقاش به اتوبان تهران قم تشبیهش کردن حالا از شانسش در حالی که داره کار میکنه و میرقصه با آهنگ جوادی به صاحب جدید هتل که بسیار جدی و خشک هست برخورد میکنه و با چرخ سفارشات زیرش میگیره باید ببینیم که معین صاحب جدید هتل میتونه با زبون دراز جانا کنار بیاد یا دستور میده شبونه تو خواب خفش کنن
گیتا بزرگترین راز زندگیش در مقابل حامی قرار میگیرد. او بخاطر ترس از طرد شدن، مجبور شده این راز را از همه پنهان کند. راز و یادگاری که به مرور خود را نشان میدهد. بعد از آن واکنش دیگران بخصوص حامی، زندگیش را تحت تاثیر قرار میدهد.
کارن نیک زاد یکی از معروف ترین و مشهور ترین خواننده های ایرانه، اما با هویت پنهان و گذشته ای تاریک!
با یه برخورد تصادفی بعد از سال ها با عشق سابقه ش رو به رو میشه.
شعله های کینه و نفرت تو وجودش رخنه میکنه و به فکر انتقام میوفته...
انتقام از دختری که قلبش را سوزانده، و مسبب مرگ مادرش شده...
دربارهی زندگی دختر تنها و فراری که خیلی غد و یک دنده است، و در این بین با سرگرد کَل میندازه که باعث میشه....!
از عصبانیت دندون هام رو روی هم ساییدم و انگشت هام رو مشت کردم. با شنیدن حرفهاش کلم داغ کرده بود و احساس می کردم که دود ازش بلند شده. خون تو مغزم مثل آب تو کتری به غلغل افتاده بود. برای لحظه ای تصمیم گرفتم که داد بزنم، فقط برای اینکه غرورم رو حفظ کنم. اما صدای مرتعشم بود که آهسته بین حنجره ام راه گرفت و بین لب هام جاری شد:
– هر چیزی لیاقت می ...
پالمیسست روایت دختری به نام پروانه ست که سال ها به همراه خانواده همسر اول پدرش زندگی کرده که از قضا اون ها درگیری های زیادی رو هم با هم داشتن...
تا زمانی که پروانه در دانشگاه کرمان قبول میشه ...
در سالهای دور از وطن انچنان اوج میگیرد که تبدیل میشود به یکی از معروفترین زنان شهر در درایت و سواد و تجارت...
منصور و دستانی که به او پروبال میدهد و حمایتش میکند و گاهی موقعیت خود را فدای عشق پروانه میکند...
و پروانه ای که برای جبران فداکاری منصور هر کاری میکند تا او را به اوج برساند تا پدرش به ...
آرشاویر دکتر خشن و غیرتی که بی خبر از حال دلش، عاشق مریض افسردهاش میشه، دختری به نام دل آسا که احساس میکنه مورد تجاوز قرار گرفته در صورتی که به میل خودش بوده و یک اشتباه دوران جاهلیت...
نکته: این رمان تک جلدیست و جلد دوم ندارد.
بخشی از رمان
اوایل فصل پاییز بود و در امارت عزت الله خان دولت منش فامیل دور هم جمع بودند و همین طور وکیل او آقای قاصری هم در جمع حضور داشت.
عزت الله تصمیم گرفته بود قبل از مرگ وصیتش را اعلام کند که حالا امشب را موقعیت خوبی میدانست.
فامیل شام را خورده بودند و ...
خلاصه داستان درباره ی سوفیا است دختری که عاشق دوست پسر خالش بهراد میشه غافل از اینکه بهراد عاشق دوست سوفیاس و سوفیا رو فقط برای بازی میخواد و درست زمانیکه بهراد میخواد از سوفیا سواستفاده کنه پسرخالش یاسین ...
لیلا دختر هجده سالهایه که تموم عمرش عاشق برادر ناتنیاش بوده. با این حال کیلب نمیخواستش، دوستش نداشت و بعد از سواستفاده ازش ترکش کرد. لیلا برای فرار از احساساتی که خوره روح و ذهنش بود به شهر دیگهای میره، اما حضور مرد چشم آبی، مرموز و خشنی نفسش رو بند میاره و تنش رو به رعشه میاندازه. حالا دیگه لیلا عشق قدیمی و ضربهای که خورده بود رو به دست فراموشی میذاره و مجذوب مردی میشه که استاد دانشگاهشه، یازده سال باهاش اختلاف سنی داره و عاشق همسرشه.
لیلا ایندفعه تسلیم عشق یکطرفهاش نمیشه. حتی حرفهای توهینآمیز و تحقیرهای استادش ...
سامانتا دختری که با مادر فلج شدهش زندگی میکنه و داره دوره دکتریش رو تو یه بیمارستان خوب میگذرونه. اما با آزارهایی که از طرف یکی از دکترهای اونجا که پسر رئیس بیمارستانه مجبور به مرخصی اجباری و تخلیه اجباری خونه بصورت همزمان میشه و چارهای جز استخدام به عنوان پرستار تو یه خونه نداره
اما متوجه میشه بجای قرارداد پرستاری قرارداد خدمتکار بودن عمارت هامرز رو امضا کرده و …
اگه نویسنده رمان هستین و قصد حذف رمان رو دارین با ما در تماس باشین
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.