سحر و آرش ۴ سال است که ازدواج کرده اند، سحر عاشقانه همسرش را دوست دارد و همیشه در برابر رفتارهای سرد آرش و کم توجه های او صبور بوده، به امید اینکه آرش هم روزی قدر عشق او را بداند اما اکنون و دراین شب بعد از چهارسال آرش از او میخواهد که ...
اگه نویسنده هستین و درخواست حذف رمان را دارین لطفا پیام بدهید
یاسر رحمانی... پسر ناخلف معتمد محله حاج ایمان رحمانی، استاد بوکس و تقطیر نوشیدنی الکلی... معروف به پنجه طلایی!!!
مرد سی و دو سالهی قد بلند و خوش هیکلی که بخاطر مشکلاتش زنش ازش طلاق گرفته و خانوادهاش روی دیدنشو ندارن . یه شب زن بیوهای رو از چنگال یه روانی که قصد تعر*ض بهش داشت نجات میده و برای محافظت از زن و پسراش اونو به عقد خودش در میاره و با دیدن دلبری های دختره عاشقش میشه و.....
قاصدک، دختر زیبا و دلربایی که به محله جدید میاد... همسایش حسان حسینی مرد مذهبی بی نهایت خشن و متعصبیه که به خاطر پوشش دخترک باهاش سر لجبازی میفته و همه جا دهنش و سرویس می کنه...
اما نمیفهمه که کِی و کجا، دلش برای قاصدک سُر میخوره...
سپهراد بعد از ۸ سال به ایران برمیگرده و بخاطر چهره و هیکل عالیش خواستگار های زیادی داره ولی اون درگیر عشقی ممنوعه میشه
عاشق خواهرش رزا میشه وقتی اونو درمراسمی میبینه و تو ذهنش از رزا یک تندیس میسازه اما ...
من بامداد الوندم… سی و شش ساله و استاد ادبیات دانشگاه تهران.
هفت سال پیش با دختری ازدواج کردم که براش مثل پدر بودم!!!!
توی مراسم ازدواجمون اتفاقی میفته که باعث میشه آیدا رو ترک کنم. همه آیدا رو ترک میکنن. ولی من حواسم دورادور جوری که نفهمه، بهش هست.
حالا بعد از هفت سال منو آیدا توی دانشگاه همدیگرو به عنوان استاد و دانشجو ملاقات میکنیم و این شروع…
رمان درباره زنی بیست و پنج سالست که از همسرش جدا شده و این جدایی به این راحتی ها نیست چون این زن گیر است گیر دختر سه سالش ، سایه همسر اولش هنوز روی سر این زن هست و ورود شخصی جدید به زندگی او ، ..
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.