شایان خلافکار مغرورمون دیوانه وار عاشق خدمتکار شخصیش میشه.. تو یه شب از عصبانیت مست میکنه
که باعث میشه به ساحل دست درازی کنه… پای کارش وایمسیته و هرجور شده ساحل رو به عقد خودش درمیاره
همون موقعس که میفهمه..
باید زن کاپیتان می شدم و این تنها راهی بود که می تونستم برم رو کشتی پس یه قرار باهاش گذاشتم.
من وارث تاج و تختشو به دنیا میارم و اون در عوض اجازه میده رو کشتی زندگی کنم.
ولی اون کابوس دوران کودکیم بود اون کابوس کودکیم در برابر رویای زندگیم بود و مردی بود که از بچگی ازش فراری بودم البته نه فقط من بلکه همه فراری بودن.
اون دقیقا 15 سال ازم بزرگتره و من دقیقا تو روز تولدش به دنیا اومدم پس شاید واسه همین ازم متنفره مگه اینکه دلیلش چیز دیگه ای باشه مثلا...
اگه نویسنده رمان هستین و ...
تابان امیری که استعداد عجیب و خارقالعادهای تو طراحی لباس داره، طی اتفاقی پاش به بهترین برند طراحی کشور باز میشه بی خبر از رئیس بداخلاق و جدی که تو شرکت براش کمین کرده و از هر راهی برای بیرون کردنش استفاده میکنه اما تابان که سعی داره راز مهم زندگیش رو از همه پنهان کنه تو همین درگیریها عاشق میشه و راز مهم زندگیش فاش میشه که اتفاقی میافته و مجبور به......
فرزاد پسر تند خو غیرتی که ناتوانی داره و بخاطر همین با هیچ دختری نمیمونه ولی یه روز عاشق یک دختر 17 ساله میشه و دخترو به اجبار به عقد خودش درمیاره دختری که...
قسمتی از متن رمان نفسم میبره
آوار اگه بری کمر به نابودیت میبندم و هم معنی اسمت میشم آوار میشم روی زندگی بدون خودم و آتیش میکشم اون زندگی رو پس حتی بهش فکر نکن باشه بدنم درد میکرد ولی الان رو بهترین موقعیت میدیدم برای حرف زدن اروم تر از خودش لب زدم بمونم تا چی رو ثابت کنم ؟ نامردگی تو و زندگی رو؟ نامردگی دنیارو ...
لاوین دختر 17ساله ای که با کاوه آهنگر ازدواج میکنه ولی هنوز 3ماه بیشتر از ازدواجشون نمیگذره که کاوه تو تصادف میمیره. پسر ارشدِ خانواده آهنگر، قیصر 32ساله از قضا بزرگترین کارگردان کشور از سر تعصب لاوین رو به عقد خودش در میآره تا شایعه هایی که اون مشکل داره رو بخوابونه ولی با حامله شدن لاوین...
اگه نویسنده رمان هستین و درخواست حذف رمان خود را دارید پیام بدهید
نیاز مهر آرا، وکیل پایه یک دادگستری، دختری سر زنده و کله شق، برحسب یک اتفاق وارد پرونده شومی میشه که خارج شدن ازش غیر ممکنه و با خونی که ازش ریخته میشه، بازی شروع میشه... بازی ای که با خون شروع میشه و مردی که در سایه ها مثل یک مار وحشی، یک لنسر بزرگه!
اگه نویسنده رمان هستین و درخواست حذف رمان خود را دارید پیام بدهید
کوازار روایتگر داستانی عاشقانه از دنیای فرشتگان و شیاطین است...
دختری به نام ساتی که در یک شرکت برنامه نویسی کار می کند، پس از سپرده شدن پروژه مرموز و قدیمی نوسانات برق به شرکت شان، دست به ساخت یک شبکه کامل برای شناسایی انرژی های مشکوک (کوازار) که طی سال ها در قسمت های مختلف و عجیب شهر رخ می دهند، می زند...
حال که پس از دو سال تلاش مستمر، او در یک قدمی کشف دلیل این پدیده قرار گرفته کارفرمای جدید از کنسل شدن پروژه می گوید...
در این شرایط که ساتی به شدت عصبانی است، پیام دعوتی از جانب ...
تیارا مقصودی دختر سرهنگ مقصودی که یه ماشین باز موتور باز حرفه ایه.
این دختر تو تیمی از مسابقه هاش با دوتا پسر آشنا میشه یه سرگرد جنایی و یه پسر قاچاقچی!
حالا باید دید سرنوشت این سه نفر چطوری به هم وصل میکنه.
فادیا دختر درس نخون و کار نکن و بی بندوباری هست که با رفقاش سر اینکه بتونه یه دکتر رو وادار کنه شرط میبنده و خب شرط رو هم برنده میشه.
دختر عمه اش لاوین( که شخصیت اصلی رمانمون هست) اونمنشی دکتره .
دختر خوبیه وخیلی به اون یکی اصرار میکنه اما فادیا گوش نمیکنه کار خودشو انجام میده و با دکتر هم وارد رابطه میشه شماره رد و بدل میکنه و باهم وارد رابطه میشن بعدهم کاری میکنه دکتر دختر عمه اش رو اخراج کنه و خودش رو جایگزینش بکنه اما...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.