دیاکو تهرانی موفق ترین طلاوجواهرساز ایرانی
بعداز چندسال به ایران برمیگرده و نوید برادرش مجبورش میکنه توی یک مهمونی شرکت کنه
اواسط مهمونی متوجه میشه نوید داره به دختری تعرض میکنه
گیتی رو نجات میده و وقتی میره دانشگاه میبینه استاد دانشگاه همون دختریه که نجاتش داده و…
اگه نویسنده رمان هستین و درخواست حذف رمان خود را دارید پیام بدهید