رمانیستا
رمانیستا
دانلود رمان بدنام

هرروز دعا میکردم تا شوهرم دوباره عاشقم بشه.

بعد از ۱۵ سال با هم بودن اون ازم دور شد و بغل

یکی دیگه رفت.

من نمیدونستم که چجوری از پسش بر بیام. ارزش

خودم رو نمی دونستم.

نمیدونستم بدون اون در کنارم چجوری زنده بمونم.

همه ی چیزی که میخواستم این بود که برگرده پیشم.

بعدش جکسون امری ظاهر شد.

قرار بود برای ذهنم یه حواسپرتی باشه. یه رابطه ی

کوتاهمدت در تابستون. یه تقویت کنندهی اعتماد

بنفس برای قلب داغونم.

ما برای هم عالی بودیم، چون هردومون میدونستیم

قرار نبود باهم بمونیم. جکسون به تعهد باور نداشت

و من دیگه به عشق باور نداشتم. اون برای من

غیرقابل دسترس بود و من براش خیلی مخرب بودم.

 

  • اشتراک گذاری
خرید محصول
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    بدنام
  • ژانر
    عاشقانه _بزرگسال
  • نویسنده
    ناشناس
  • صفحات
    1236
  • 156 روز پيش
  • admin
  • 75 بازدید
  • 10,000 تومان
  • 0 کامنت
کامنت ها

ورود کاربران

جستجوی انجمن‌ها
  • adminممنون از نظرت عزیزم...
  • آرامشداستان خیلی خیلی جذابی بود ولی پایان باز تقریبا....
  • آرامشداستان اصلا انسجام نداشت ، ضمنا فونت پی دی اف اصلا جالب نبود....
  • آرامشسلام با تشکر از تلاش هاتون رمان خیلی خوبی نبود عمدتا بدی و درد کشیدن و... بود دخ...
  • کرم کتاباین داستان محشررره،من وقتی میخونم حس میکنم دارم فیلم میبینم وصحنه هاش مثل فیلم ا...
  • adminسلام فصل دوم نداره...
  • انافصل دوم نداره ؟! دوست دارم ی فصل دوم داشته باشه درباره اصلان و افرا...
  • سمیراعالیه پیشنهاد میشه❤️...
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
رمانیستا
به سایت رمانیستا خوش آمدید
آمار سایت
  • 123 نوشته
  • 114 محصول
  • 8 کامنت
  • 481 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.