خلاصه کتاب:
مارال دختر فقیریه که سختیای زیادی کشیده.از سر تنهایی به مجازی پناه می بره و با پسری به اسم امیر آشنا میشه.غافل از اینکه نمی دونسته امیر یه اربابه.همه چیز از اون زمانی عوض میشه که امیر عاشق مارال میشه و پول طلب کارای پدر معتاد و قمار باز مارال رو پرداخت میکنه.اما عوضش از پدر مارال می خواد دخترشو به عقدش دربیاره با اینکه عشق امیر یه طرفس…
پایان خوش
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.