باران دختری سرخوش که بخاطر باج گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله اش برای مصاحبه از کار آفرین برترسال، مردی یخی و خودخواه به اسم شهاب الدین می ره و این تازه آغاز ماجراست. ازدواجشان با عشق و در نهایت با خیانت باران و نفرت شهاب به پایان می رسه، اما شش سال بعد، بیتا خواهرِ باران و شاهین برادرِ شهاب تصمیم به ازدواج می گیرن و این شروع مصیبت زندگی باران و شهاب است!
اگه نویسنده رمان هستین و درخواست حذف رمان خود را دارید پیام بدهید
برای دانلود رمانهای بیشتر به کانال تلگرام سر بزنید
نفس مدیری موفق، با جایگاه اجتماعی خوب که گذشتهای سرشار از شکست و تحقیر را پشت سر گذاشتهاست. یک دیدار غیرمنتظره با آبان باعث میشود تا گذشتهی پر از عفونتش سرباز کند و بوی گندش دنیایش را تبدیل به جهنم انتقام کند. اما انتقام از آبان که به اعتقادش پایبند و بیخبر از نقشههای نفس است به شدت عرصه را برای نفس تنگ میکند تا جایی که عشق پادرمیانی میکند و زمانی که همه چیز به ظاهر بر وفق مراد است مردی میآید که دنیای نفس و آبان را ویران میکند.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.