خلاصه کتاب:
النا وقتی می فهمه ایلیا سر عاشق کردن و دوست شدن با اون همراه همکلاسی های دانشگاهش شرط بسته همه چیزو در گذشته رها میکنه و سعی میکنه دیگه هرگز ایلیا را رو نبینه اما بی خبر از اینکه درست 5 سال بعد قراره ایلیا زیر سایه ی اجبار دوباره وارد زندگی اون بشه..اونم به عنوان نامزدش!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.