دور خود حصاري کشيده بودم…..از جنس تنهايي….تاريکي….و به بلنداي يلدا…..انگار رنگ ها هم با من قهر کرده بودند…..اما به ناگاه چشمانم آبي آسمان را بهانه کرد…..آرزو بار ديگر در نگاهم جان گرفت…..اينبار مي خواهم اعتماد کنم و دلم را آشتي دهم با عشق…...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانیستا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.